جانها از تو و اقتدارها در قبضۀ قدرتِ تو. هر كه را بلند كنی از مَلَك بگذرد و بهمقامِ "وَ رَفَعناهُ مَكاناً عَلِيّاً" رسد و هر كه را بيندازی از خاك پستتر بلكه هيچ از او بهتر. پروردگارا، با تَباه كاری و گُناهكاری و عَدمِ پرهيزگاری مَقعَد صِدق ميطلبيم و لِقای مَليكِ مُقتدر ميجوئيم. اَمر اَمرِ تو است و حُكم آنِ تو و عَالَمِ قدرت زيرِ فرمانِ تو. هر چه كنی عدلِ صِرف است بَل فضلِ مَحض. يك تَجَلّی از تجلّياتِ اسمِ رحمانت رَسمِ عِصيان را از جهان براندازد و مَحو نمايد و يك نسيم از نسائمِ يوم ظهورت عالم را بهخلعتِ تازه مُزيّن فرمايد. ای توانا، ناتوانان را توانائی بخش و مُردِگان را زندگی عطا فرما، شايد تو را بيابند و بهدريایِ آگاهيت راه يابند و بر امرت مستقيم مانند. اگر از لُغاتِ مختلفۀ عالم عَرف ثنای تو مُتِضَوّع شود همه محبوب جان و مقصودِ روان، چه تازی چه فارسی، اگر از آن محروم ماند قابلِ ذكر نه، چه الفاظ چه معانی. ای پروردگار، از تو ميطلبيم كُلّ را راه نمائی و هدايت فرمائی. توئی قادر و توانا و عالم و بينا.
-حضرت بهاء اللهحمد و ثنا و شكر و بها تو را سزاست كه گنجِ شناسائی را در دل وديعه گذاردی و لطيفۀ وجود را از آب و گِل بر انگيختی. توئی توانائی كه قوّت و شوكتِ عباد تو را ضعيف ننمود و لشكرِ غَفلت و عَسكَرِ غرور و ثروت تو را از اراده باز نداشت. در حينی كه سِهامِ ضغينه و بَغضا از جميع جهات طيّار بهاستقامتِ تمام قائم و بما يَنبَغی قائل. ظلمِ فراعنه تو را از گفتار منع نكرد و قَهرِ جبابره از ارادۀ غالبه منع نساخت. ای پروردگار، دستوران را راه نما و بهجنود دانائی و علمِ لَدُنّی مَدَد بخش شايد عبادِ تو را بهراه راست و خبر بزرگ بشارت دهند و فائز نمايند. ای كريم، نورت ساطع و اَمرَت غالب و حُكمَت نافذ، اوليائت را از دريای بخششت محروم مساز و از برای هر يك، از قلم عنايت، آنچه اليوم سزاوار فضل تو است مرقوم نما و مُقدّر فرما. توئی توانا و توئی دانا و بينا. ای پروردگار، دستوران را آگاه نما تا به آگاهی خود غافلين را آگاه نمايند و گمراهان را به راه آرند تا كُلّ در ظِلِّ قِباب عَظمت و سِدرۀ رحمت جمع شوند و بشنوند آنچه را كه قوّۀ سامعه از برای آن بهظهور آمده و مشاهده نمايند آنچه را كه قوّۀ باصره از برای آن موجود گشته. امر امرِ تو و جانها قربان تو.
-حضرت بهاء اللهای خداوند بيهمتا ای رَبُّ المَلکوت، اين نفوس سپاهِ آسمانی تو اند امداد فرما و به جنودِ ملأ اعلی نصرت کن تا هر يک نظيرِ اردوئی شوند و آن مَمَالک را به مَحبّتاللّه و نورانيّتِ تعاليم الهی فتح کنند. ای خدا، ظَهير و نَصيرِ آنها باش و در بيابان و کوه و درّه و جنگلها و درياها و صحراها مونسِ آنها باش تا به قُوَّتِ ملکوتی و نفثات روحالقدس فرياد زنند توئی مقتدر و عزيز و توانا و توئی دانا و شنوا و بينا.
-حضرت عبدالبهاءای خداوندِ بی انباز، اين حقيقتِ مُبتَهله را مانندِ شمع روشن کن تا در هر جمع به ذکرِ تو مشغول گردد، نورِ هُدی بر افروزد و در انجمنِ رحمن مانند سِراج بسوزد و به ياران نور بخشد. ای خداوند، روحی در دلها بِدَم که همدمِ تو گردند و شوقی در قلوب بينداز که به ذکرِ تو دمساز شوند، جانها را شور و وَلهی ده و دلها را وَجد و طَرَبی بخش که هر دَم روحی تازه يابند و به سُروری بی انـدازه رسند. ای خداونـدِ مهربـان، يـاران را روح و ريحان بخش و تأييدی آسمانی فـرما تـا تشنگان را سلسبيل هدايت دهند و گمگشتگان را به سبيلِ عِنايت دلالت کنند. تـوئی مقتدر و تـوانا و شنونده و بينا.
-حضرت عبدالبهاءپروردگارا يزدانا مهربانا، اين بندۀ تو از اقصی بلادِ شرق به غرب شتافت که شايد از نفحاتِ عناياتت مشامهای اين نفوس معطّر شود، نسيم گلشنِ هدايت بر اين ممالک بوزد، نفوس استعدادِ الطافِ تو يابند، قلوب مستبشر به بشاراتِ تو گردند، ديدهها مشاهده نورِ حقيقت نمايد، گوشها از ندای ملکوت بهره و نصيب گيرد. ای پروردگار، دلها را روشن کن، ای خداوند مهربان قلوب را رشکِ گلزار و گلشن فرما، ای محبوب بيهمتا نفحاتِ عنايت بوزان انوارِ احسان تابان کن تا دلها پاک و پاکيزه شود، از تأييدات تو بهره و نصيب گيرد، اين جمع راه تو پويند، رازِ تو جويند، رویِ تو بينند، خویِ تو گيرند. ای پروردگار، الطافِ بی پايان ارزان فرما، گنجِ هدايت رايگان کن تا اين بيچارگان چاره يابند. توئی مهربان توئی بخشنده توئی دانا و توانا.
-حضرت عبدالبهاءای بی نياز، ياران را مَحرمِ راز نما و آئينۀ غمّاز کن تا در جهان نغمه و آوازی اندازند و آهنگ و شهنازی بنوازند که جهانِ وجود به اهتزاز آيد و دلبر وحدت انسانی پرده براندازد و در انجمنِ عالم جلوه نمايد.
-حضرت عبدالبهاءاِلهی اِلهی تَرانی مَع ذِلّی و عَدم اِستعدادی و اِقتداری مهتمّاً بِعظائم الاُمُور، قاصِداً لِاعلاء کَلمَتک بين الجُمهُور، نادياً لِنشر تَعاليمک بين العُموم و اِنّی أتوَفّق بِهذا اِلّا أَن يِؤيّدَنی نفثات رُوحُ القُدس و يَنصرنی جُنود مَلکوتِک الاَعلی و تُحيط بی تُوفيقاتِک اَلّتی تَجعَل الذِباب عقاباً و القَطرة بِحوراً و أَنهاراً و الذَرّات شُموُسَاً و أنواراً رَبِّ أيّدنی بُقوّتِک القاهِرة و قُدرَتک النافذة حَتّی يَنطِق لِسانی بِمحامِدک و نُعوتِک بَين خَلقک و يطفح جَنانی بَرحيقِ مَحبّتک و مَعرِفتِک اِنّکَ أنتَ المُقتدر عَلی ما تَشاء و اِنّک عَلی کُلِّ شُیء قَدير ع ع.
" لوح دوم دوره دوم الواح فرامین تبلیغی حضرت عبدالبهاء"
-حضرت عبدالبهاءرَبِّ رَبِّ لَک الحَمدُ و الشُکرُ بِما هَدَيتَنی سَبيل المَلکُوت و سَلکتَ بی هذَا الصراطَ المُستَقيم المَمدُود و نَوَّرتَ بَصَری بَمشاهَدةِ الأَنوار و أِسمعتنی نَغمات طُيور القُدس مِن مَلکُوت الأَسرار و اجتَذبت قَلبی بَمحَبّتک بَين الأَبرار رَبِّ أيّدنی بِروحُ القُدس حَتّی أنادی بِاسمکَ بِين الاَقوام و ابشّر بِظهُور مَلکوتِکَ بين الأنام رَبِّ اِنّی ضَعيف قَوّنی بَقدرتِکَ و سُلطانِکَ و کَليل اللسان اِنطقنی بِذکرکَ و ثنائکَ و ذليل عَزِّزَنی بِالدخولِ فی مَلکُوتِکَ و بَعيد قَرّبنی بَعتَبة رَحمانيَّتکَ رَبِّ اجعَلنی سِراجاً وَهّاجاً و نَجماً بازِغاً و شَجرة مُبارِکة مَشحُونة بِالأثمار مُظلّلة فی هذِه الديار اِنّکَ اَنتَ العزيز المُقتَدر المُختار. ع ع
" لوح سوم دوره دوم الواح فرامین تبلیغی حضرت عبدالبهاء"
-حضرت عبدالبهاءاِلهی اِلهی هذا طَير کَليل الجَناح بَطئ الطَيران اَيّدهُ بِشديدِ القُوی حَتّی يَطير اِلی اُوج الفَلاح و النِجاح و يَرفرف بِکلِّ سرُور و اِنشراحِ فی هذا الفَضاء و يَرتَفع هَديره فی کُلِّ الاَرجاء بِاسمِک الأَعلی و تَتلذّذ الآذان مِن هَذا النداء و تَقرّ الأَعين بِمشاهدةِ آيات الهُدی رَبِّ اِنّی فَريد وحَيد حَقير لَيس لِی ظَهير اِلّا أنت و لا نَصير الِّا أنت و لا مُجير الِّا أَنت وَفِّقنی عَلی خِدمَتک و أَيِّدنی بِجنُود مَلائِتک و اُنصرنی فی اِعلاء کَلمتِک و اَنطِقنی بِحکمِتک بَين بَريّتک اِنّک مَعين الضُعفا و نَصير الصُغراء و اِنّک أَنت المُقتدر العَزيز المُختار. ع ع.
" لوح چهارم دوره دوم الواح فرامین تبلیغی حضرت عبدالبهاء"
-حضرت عبدالبهاءاِلهی اِلهی تَری هذا الضَعيف يِتمنّی القُوّه المَلکوُتيّة و هذا الفَقير يَترَّجی کُنوزُک السَماويّة و هذا الظَمآن يشتاق مَعين الحَياة الأَبديّة و هذا العَليل يَرجُو شَفاء الغَليل بِرحَمتِک الواسِعَة الّتی اختَصصت بِها عِبادک المُختارين فی مَلکوتِک الأَعلی رَبِّ لَيس لِی نَصير اِلّا أَنتَ و لا مُجير اِلّا أنتَ و لا مُعين اِلّا أنتَ أيّدَنی بِملائِکتکَ عَلی نَشر نَفحاتِ قُدسکَ و بَثّ تَعاليمکَ بين خَيرة خَلقکَ رَبِّ اجعَلنی مُنقطِعاً عَن دونک مُتشبّثاً بِذيل عِنايتکَ مُخلصاً فی دينک ثابِتاً عَلی مَحبَّتک عَامِلًا بِما أَمرتنی به فی کِتابِک اِنّک أنتَ المُقتَدر العَزيز القَدير. ع ع.
" لوح پنجم دوره دوم الواح فرامین تبلیغی حضرت عبدالبهاء"
-حضرت عبدالبهاءاِلهی اِلهی تَری ضَعفی و ذِلّی و هَوانی بَين خَلقک مَع ذلک تَوکَّلتُ عَليک و قُمتُ عُلی تَرويج تَعالِيمک بَين عِبادِک الأَقويا مُعتَمِداً عَلی حُولک و قُوّتک رَبِّ اِنّ طَيراً کَليل الجَناح أَراد أَن يَطير فی هذَا الفَضاء اَلّذی لا يَتناهی فَکَيف يُمکن هذَا الِّا بِعونک و عِنايتک و تأييدک و تُوفيقک رَبِّ ارحِم ضَعفی و قَوّنی بِقدرتک و رَبِّ ارحِم عَجزی أَيّدَنی بِقوّتِک و قُدرَتک رَبِّ لَو تُؤيّد بِنفثاتِ الرُوح اعجز الوَری لِبلغ المَنی و تَصرَّف کَيفَ يشاء کَما أَيّدت عِبادک مِن قَبل و کانُوا أعجز خَلقک و اَذلّ عِبادک و أحقَر مِن فی أَرضک وَلکن بَعونک و قُوّتک سَبَقوا أجلّاء خَلقک وَأعاظم بَريَّتک و کانُوا ذباباً فَاستَنسِروا و کانُوا قباء فاستَبحروا بِفضلک و عِنايتک و أَصبحوا نُجُوماً ساطِعة فی أُفق الهُدی و طُيوراً صادِحة فی اَيکة البَقاء و اَسوداً زائِرة فی غِياض العِلم و النُهی و حَيتاناً سابِحة فی بُحوُر الحَياة بِرحمَتک الکُبری اِنّک أَنت لِکريم القَويّ العَزيز الرَّحمن الرَّحيم عع
" لوح ششم دوره دوم الواح فرامین تبلیغی حضرت عبدالبهاء"
-حضرت عبدالبهاء